کنفرانس کارگران – چگونه کوربنیت ها می خواهند دهه 1980 را معکوس کنند | دفتر Bagehot

کارگران قصد دارند از روش های مارگارت تاچر برای براندازی انقلاب تاچر استفاده کنند

سیاست انگلیس
دفتر Bagehot

پائول ماسون ، روزنامه نگاری که به فعال حزب کارگر تبدیل شد ، در کنفرانس کارگران این هفته در برایتون بسیار مشهور بود و در حال رقابت با نگهبان‘s Owen Jones برای عنوان سر صحبت محبوب جرمی کوربین. آقای میسون برای یکی از توییت های خود غمگین شد: “من واقعاً به همکارانم در مطبوعات توصیه می کنم که به کنفرانس گوش دهند. این یک نفس تازه است و من را به یاد سال 1980 می اندازد. همکاران وی در سپاه مطبوعات به سرعت به آقای میسون یادآوری کردند که سال 1980 آغاز 17 سال در بیابان انتخاباتی کارگران بود. نفس هوای تازه باد بسیار سردی بود.

در حقیقت ، توئیت آقای میسون معادل سیاسی یک لغزش فرویدی بود: کوربینی ها با دهه 1980 وسواس دارند. فعالان جوانی که حتی هنگام اعتصاب معدنچیان تصور نشده بودند ، برچسب هایی با عنوان “زغال سنگ دوخته نمی شود” می پوشند. اتحادیه های صنفی هر زمان که ویرانگری دهه 1980 را ذکر می کنند مورد تشویق قرار می گیرند. مارگارت تاچر معیار طلا در شر است.

عزیزترین آرزوی کوربنیتس زنده ماندن دهه 1980 است – درگیری شدید ایدئولوژی ها ، اختلافات سخت صنعتی ، نابودی زمین های میانه – اما این بار برعکس و با مسئولیت آنها. دهه 1980 هم چالش و هم الگو است. چالش در معکوس کردن همه چیزهایی است که در آن سالها بدست آمده است. کوربینی ها می خواهند “جواهرات تاجی” را که تاچری ها خصوصی کرده اند ، ملی کنند: تاسیسات و راه آهن انگلیس. آنها می خواهند حقوق معامله جمعی را که خانم تاچر از اتحادیه ها برداشته و آنها را از بین ببرند و بازار داخلی خدمات بهداشت ملی را از بین ببرند. آنها می خواهند خانه های جدید شورایی ایجاد کنند تا جایگزین خانه هایی شود که در دهه 1980 فروخته شده بودند. مقررات زدایی خانم تاچر در صنعت خدمات مالی به این معنی بود که لندن و جنوب در حالی که شمال خشک می شوند رونق می گیرند. کوربنیت ها می خواهند بانک های توسعه منطقه ای تأسیس کنند تا تجارت خود را در مناطقی که قبلاً قلب اصلی صنعتی انگلیس بود ، احیا کنند.

دهه 1980 نیز الگویی است زیرا محافل داخلی آقای کوربین به طور مخفیانه خانم تاچر را تحسین می کنند: آنها می خواهند برای طبقه خود (همانطور که می بینند) به سختی بجنگند همانطور که او برای طبقه خودش جنگید. این شامل استفاده از بسیاری از روش های وی است. خانم تاچر با برنامه ریزی دقیق درباره اینکه چه کاری باید انجام شود به کارش آمد: او نه تنها به سرعت برنامه های زمانی مجلس اجازه داد ، بلکه اطمینان حاصل کرد که این اقدامات به طور طبیعی اقدامات دیگری را نیز ایجاد می کند که کشور را به سمتی که می خواهد پیش ببرد. چیزی که سر کیت جوزف ، وزیر امور خارجه وی در صنعت و بعداً آموزش ، “ضامن دار به چپ” خوانده بود که از سال 1945 سیاست انگلیس را هدایت می کرد ، “ضامن دار به سمت راست” جایگزین شد. کوربینیت ها همچنین یک طرح جامع را تهیه کرده اند. جان مک دانل ، رئیس سایه آقای کوربین و از بسیاری جهات مغز عمل ، در حال تدوین مجموعه ای رو به رشد از اسناد سیاست است. کوربنیت ها همچنین از قدرت اثر ضرب و شتم می فهمند: ملی شدن یک قسمت از راه آهن به ناچار منجر به ملی شدن سایر قسمت ها می شود و ملی شدن یک ابزار ، الگویی را برای ملی شدن قسمت دیگر ایجاد می کند.

مارگارت تاچر برای مقابله با مخالفان میانه روهای درون حزب خود (“دشمن درون”) و اتحادیه های کارگری برنامه های نبرد مفصلی را تهیه کرد. او هسته ای از وفاداران حزب را به وجود آورد که می توانستند به مشاغلی منتقل شوند که زمانی توسط “خیس ها” مشغول بودند. او زغال سنگ را انبار کرد تا شانس معدنچیان برای آنچه که با سلف او تد هیت کرده بودند ، انجام دهد ، کاهش دهد. (از جمله ، او مجبور شده بود یک هفته کاری سه روزه را برای مقابله با کمبود برق ناشی از اقدامات صنعتی معرفی کند.) کوربینی ها نیز همین کار را می کنند. آقای مک دانل گفته است که آنها آماده هستند تا نبرد سختی علیه “تشکیلاتی” بکشند که سعی در جلوگیری از هر حرکت آنها دارد – به عنوان مثال ، او اعتراف کرده است که متحدان “بازی های جنگی” را انجام داده اند تا نشان دهند دولت کوربین در صورت با دویدن روی پوند روبرو شد. برنامه های آقای کوربین برای بازگرداندن اختیارات اتحادیه های کارگری در اینجا می تواند از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد: دولت کوربنیت ارتش ذخیره ای از کارگران خواهد داشت ، بسیاری از آنها در بخش دولتی یا در بخش های “استراتژیک” بخش خصوصی که در معرض آسیب صنعتی هستند کار می کنند. عمل. اگر “تاسیس” یا “بازارها” یا “رسانه ها” بخواهند اصلاحات اساسی وی را ناخوشایند انجام دهند ، آنها مایل به حمایت از خیابان ها خواهند بود.

کوربینیت ها ، دقیقاً مانند خانم تاچر ، از این واقعیت که انگلیس اساساً یک دیکتاتوری انتخابی است ، با اشتیاق استفاده خواهند کرد. در آمریكا رئیس جمهور با قدرت كنگره و دادگاه عالی مقید است ، این بدان معناست كه محدودیتی در خسارت وجود دارد كه می تواند حتی توسط رئیس جمهور فاجعه بار نیز وارد شود. در اکثر کشورهای اروپایی محدودیت های ثابتی در قدرت مجریه وجود دارد. اما در انگلیس دولتی با اکثریت قاطع حد و مرزی ندارد. خانم تاچر از این واقعیت برای تحمیل برنامه ای رادیکال به کشور در برابر مخالفت های درون حزب خود و خصومت فعال میلیون ها رای دهنده استفاده کرد. تاچریت ها با صدای بلند کسانی را که نگران خطرناک بودن آن بودند “له می کند” مسخره می کردند. یک فرصت خوب وجود دارد که آنها در شرف یادگیری حضور در آن طرف دیکتاتوری انتخابی هستند.

کوربنیت ها ممکن است دارای تاریخ و همچنین قانون اساسی انگلیس در کنار خود باشند. دهه 1970 دید که اجماع پس از جنگ خود را در اعتصابات ، تورم تورمی و نارضایتی عمومی مصرف کرد. در سالهای 2010 نیز با اجماع نئولیبرالی دقیقاً همین مورد مشاهده شد. همراه با تریلیون دلار ثروت ، بحران مالی این ایده را از بین برد که ارزش آن را دارد که کمی تلاطم را تحمل کنیم ، زیرا این تلاطم در نهایت سطح بالاتری از زندگی را به همراه خواهد داشت.

خانم تاچر استدلال کرد که تنها با شکستن یک اجماع ناموفق ، انگلیس می تواند آنچه را که مأیوسانه می خواستند به مردم خود ارائه دهد: خانه های شخصی به جای خانه های شورایی ، قطارهای کارآمد به جای گاری های ملی شده گاو ، رشد اقتصادی به جای درگیری و رکود. آقای کوربین چنین نامزد قدرتمندی است زیرا دقیقاً همان مانور را انجام می دهد: با این استدلال که تنها راه حل مشکلاتی که واقعاً برای مردم مهم است – کمبود خانه ، قطارهای افتضاح ، وضعیت نامناسب اقتصادی – شکستن در اجماع است. که خانم تاچر در دهه 1980 تأسیس کرد. با توجه به انرژی و اشتیاق به نمایش درآمده در این هفته در برایتون و وضعیت ناخوشایند حزب محافظه کار انگلیس ، این کشور باید آماده شود تا احتمال تکرار تاریخ درگیری دهه 1980 وجود داشته باشد – این بار با بوت از طرف دیگر پا.

از این محتوا استفاده مجدد کنیدپروژه اعتماد