On خیابان گوشه ای در جنوب شرقی ممفیس، جایی که تایر نیکولز، یک مرد سیاهپوست 29 ساله، در روز 7 ژانویه توسط حداقل پنج افسر پلیس تقریباً تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار گرفت، خیرخواهان گل، خرس های عروسکی و یک اسکیت برد مینیاتوری از خود به جای گذاشته اند. این یک یادبود نسبتا ساده برای مردی است که قتلش تمام آمریکا را تکان داده است. در 27 ژانویه، پلیس ممفیس چهار ویدیو منتشر کرد که نشان میداد چگونه آقای نیکولز را از ماشینش بیرون میکشیدند و در حالی که هیچ مقاومتی نشان نمیداد و سعی میکرد به خواستههای فریاد زده عمل کند، با اسپری فلفل، لگد و تهدید با تیزر تا زمانی که فرار کرد، او را تهدید میکردند. سپس ظاهراً او را تعقیب کردند و بیشتر گرفتار و مورد ضرب و شتم قرار دادند، با لگدهایی که حتی زمانی که او برای مادرش فریاد می زد ادامه داشت. پس از تسلیم شدن، پلیس در اطراف ایستاده بود و شوخی می کرد و هیچ کمک پزشکی ارائه نمی کرد. او سه روز بعد در بیمارستان درگذشت. صبح قبل از انتشار این ویدئو، پنج افسر پلیس به قتل درجه دو متهم شدند. روز بعد، واحد «نخبگان» که آنها به آن تعلق داشتند، به نام «واحد عقرب» (برای «عملیات جنایات خیابانی برای بازگرداندن صلح در محلههای ما»)، که تنها در اواخر سال 2021 راهاندازی شده بود، منحل شد.
سرعت و اطمینانی که مقامات ممفیس با آن عمل کردند، برخلاف قتلهای پرمخاطب قبلی پلیس است. اتهامات مطرح شده قبل از انتشار ویدئو ممکن است با ارائه آغاز عدالت به خاموش کردن اعتراضات کمک کرده باشد. این حداقل تا حدودی مدیون استیو مالروی، دادستان منطقه شلبی، یک دموکرات مترقی است که سال گذشته با شکست دادن یک جمهوری خواه تندرو، انتخاب شد. ارل فیشر، کشیش باپتیست و فعال اصلاحات پلیس، میگوید: «اگر دادستان منطقه قبلی هنوز بر سر کار بود، فکر میکنم ممفیس در حال حاضر آتش گرفته بود، زیرا فکر نمیکنم کسی را متهم کند.
در واقع از یک واکنش سنتی تر – فرار، دروغ و بی عملی – شاید فقط اجتناب شد. بیانیه پلیس صادر شده در زمانی که آقای نیکولز هنوز در بیمارستان بود، به یک “مقابله” اشاره کرد و جزئیات را حذف کرد. در یک گزارش داخلی پلیس در مورد این حادثه، که درز کرد و در رسانه های اجتماعی منتشر شد، یک افسر آقای نیکولز را متهم کرد که شروع به “مبارزه با کارآگاهان” کرده و سعی در گرفتن اسلحه دارد – ادعا می کند که فیلم ها اختراع خالص را نشان می دهند. اگر قضیه کمی مبهمتر بود، یا ویدئو کمتر واضح بود، به سختی میتوان تضمین کرد که چرخهای عدالت به این سرعت میچرخید. پس چرا اینقدر سخت است که پلیس در آمریکا پاسخگو باشد؟
به گفته کریگ فوترمن، استاد حقوق دانشگاه شیکاگو که چندین پرونده قضایی را علیه ادارات پلیس رهبری کرده است، حتی در آشفته ترین دپارتمان های پلیس، اکثریت قریب به اتفاق افسران هرگز متهم به خشونت نمی شوند. اقلیت – شاید 5٪ تا 10٪ – تقریباً برای همه شکایات و در واقع سهم عظیمی از پول پرداخت شده به قربانیان سوء رفتار پلیس توسط شهرها پس از شکایت های قضایی هستند. اما کل سیستم اغلب از اقلیت پلیس های بد در برابر هرگونه عواقب اعمال آنها محافظت می کند. شارون فرلی، همچنین از دانشگاه شیکاگو، در مورد افسران ممفیس میگوید: «به دلایلی آنها فکر میکردند که میتوانند از پس آن برآیند. چیزی در آن سیستم وجود دارد که باعث شده آنها چنین احساسی داشته باشند.
در سطح رهبری سیاسی، حسابرسی از یک افسر بد گران است. اگر یک افسر پلیس اخراج شود، یا بدتر از آن، به جرم وحشیگری محکوم شود، خطر این است که صدها دستگیری قبلی به طور ناگهانی مورد بازجویی قرار گیرند. در کوتاه مدت، این به معنای تبلیغات منفی بزرگ و همچنین شکایت های احتمالی است. جنایتکاران واقعی که در واقع به درستی دستگیر شدند ممکن است آزاد شوند. آقای فوترمن میگوید: «مقابله با آن شهامت زیادی میطلبد» و تعداد کمی از شهرداران آن را دارند – بهویژه زمانی که جنایات خشونتآمیز افزایش مییابد، مانند سالهای اخیر. و بنابراین پوشش ها وسوسه انگیز هستند.
این فرهنگ به نوبه خود برای ضرب و شتم افسران فیلتر می شود. بسیاری از افسران پلیس معتقدند که خشونت برای پیشگیری از جرم ضروری است. اما حتی اگر پلیس ها از اقدامات همکاران خود منزجر شوند، در صورت سوت زدن از عواقب شخصی می ترسند. در عوض، پلیسهایی که میخواهند از وحشیگری اجتناب کنند، تمایل دارند از واحدهایی که اغلب مجبور به استفاده از زور هستند دوری کنند. در واقع، آقای فیشر میگوید که افسران پلیس را شخصاً در ممفیس میشناسد که به آنها اعتماد دارد و رفتار شایستهای دارند و از پیوستن به تیم اسکورپیون خودداری کردند. او می گوید: «من می دانم که این فرهنگ چقدر می تواند مسری باشد.
یک طنز غم انگیز این است که شهرهایی که بیشترین فرهنگ پلیسی بد را در آنها ریشه دوانده است، بیشترین جرم را متحمل می شوند. در ممفیس، طبق دادههای اداره تحقیقات تنسی، اگرچه پلیس دهها هزار نفر را دستگیر میکند، اما تنها 39 درصد از قتلها در سال 2021 پاکسازی شده است. در سال 2020، با توجه به FBI براساس دادهها، منطقه شهری ممفیس (از جمله حومه شهر) بالاترین میزان قتل را در بین شهرهای بزرگ آمریکا داشت. همانطور که فقدان پاسخگویی پلیس های بد را به ارتکاب خشونت سوق می دهد، نرخ پایین ترخیص کالا در نهایت منجر به قتل های بیشتری می شود. وقتی مردم نمی توانند به سیستم قضایی برای مجازات بی قانونی اعتماد کنند، اختلافات به قتل تبدیل می شود. اغلب اوقات، این به نوبه خود اتکا به پلیس اوباش مانند واحد عقرب ممفیس را عمیق تر می کند. مرگ آقای نیکولز، با تمام وحشتناکی که دارد، ممکن است گامی برای شکستن چرخه باشد. ■
با چک و تراز، خبرنامه هفتگی مختص مشترکین ما، که وضعیت دموکراسی آمریکا و مسائلی را که برای رأی دهندگان مهم است بررسی می کند، در صدر سیاست آمریکا باشید.