کلانتر برودی (روی اشنایدر) سرانجام در نیمه راه “آرواره ها” ، فیلم پرفروش استیون اسپیلبرگ در سال 1975 ، سرانجام شاهد کوسه غول پیکری شد که در دریاهای آزاد سواحل نیوانگلند ویران شده بود. وحشت زده و وحشت زده ، اما همچنان سیگار خود را در آغوش گرفته بود ، با سرعت به داخل كابین قایق خود هجوم می آورد و به همیار كشتی خود (رابرت شاو) می گوید كه “شما به قایقی بزرگتر احتیاج خواهید داشت” شما فقط باید چند ساعت را در کنفرانس سالانه حزب کارگر در برایتون بگذرانید تا متوجه شوید که Tories اگر بخواهند از له شدن توسط حزب احیاگر حزب کارگر جرمی کوربین نجات پیدا کنند ، به یک قایق بزرگتر احتیاج دارند.
من از زمان آتش سوزی باراک اوباما در دموکرات ها با شعارهای خود (به عقب نگاهی پیشگامانه) در مورد “امید و تغییر” و “بله ما می توانیم” اینقدر انرژی سیاسی مثبت ندیده ام. کنفرانس کارگر بزرگتر از هر زمان دیگری است: 13000 نماینده ثبت نام کرده اند و صدها نفر باید برگردانده شوند. برایتون متروپل ، هتل اصلی این کنفرانس ، در بین مردم سرگرم است. روحیه شادی آور است: فعالان حزب کارگر در جبهه دریا به بالا و پایین رژه می روند ، گویی که روی هوا راه می روند. همه می دانند که پیروز واقعی انتخابات ژوئن گذشته چه کسانی بودند. و همه می دانند که فقط یک زمان لازم است تا حزب کارگر بار دیگر در داونینگ استریت حضور یابد – و این بار این حزب به جای سازش نابود شده تونی بلر ، حزب کارگر واقعی خواهد بود.
من عصر یکشنبه در یک رویداد جرمی کوربین در متروپل کاملاً انتظار داشتم ناامید شوم (او فقط “برنامه ریزی شده بود” سخنرانی کند که سخنرانی کنفرانس است زیرا ما از او دعوت کردیم اما او هیچ جوابی نداد) یا حداقل منتظر ماند اما دقیقاً در ساعت تعیین شده خود این مرد حضور داشت که بسیار جوانتر از 68 سال سن خود را نشان می داد ، مردی لاغر در کنفرانسی که بیش از سهم مردان چاق پیر را دارد. اتاق از هیجان برقی بود. مردم شادی کردند و تشویق کردند – و سپس شروع به خواندن “اوه جرمی کوربین” کردند که درباره آهنگ بسیار خسته کننده ای است که “پرچم سرخ” بلند می کند. آقای کوربین در مجلس نمایشی کسل کننده و در کارهای رسمی حتی کسل کننده است. اما هنگامی که با جمعیت مومن روبرو می شود ، او روشن می شود (و همچنین به طور اتفاقی مقداری پوچی را نشان می دهد که باید او را دهه ها در بیابان سیاسی ادامه دهد).
آقای کوربن جهان را به دو اردوگاه با ذوق و سلیقه تمرین کرده تقسیم کرد: افراد معدود و بسیار ، ثروتمندان و فقرا ، افرادی که به شما می گویند چه کاری انجام دهید و افرادی که به شما کمک می کنند. او به مقابله با افرادی که خود را از ثروت جمعی جامعه غرق کرده اند ، حمله کرد تا چیزی فاحش نیست. او در دفاع از هدف هر گروه ستمدیده ای که تصور می شود ، کارگران ، زنان ، اقلیت ها ، افراد دگرباش جنسی ، معلولان ، گیاهخواران ، دوچرخه سواران و پناهندگان ، به ویژه کودکان پناهنده است. وی نه تنها ادعا كرد كه حزب كارگر مسئول انجام تقریباً هر اصلاح سیاسی پیش رونده ممكن است – رأی به زنان ، دولت رفاه ، سرویس بهداشت ملی – او همچنین اصرار داشت كه حزب توری در حال برنامه ریزی برای بردن همه این موارد است
بیشتر اینها یک مزخرفات بدیهی بود: حزب محافظه کار توسط رهبر زن دوم خود رهبری می شود در حالی که حزب کارگر هم یک رهبر مرد دارد و هم یک معاون رهبر مرد (تام واتسون). اما با این وجود کوربینیستاها او را به جنجال ها تشویق کردند. آنها خصوصاً مشتاق دو بحث بودند. اولین مورد تعهد به انجام کاری در مورد بحران مسکن بود. آقای کوربین بارها با افتخار به مانیفستور کارگری اشاره کرد ، که به گفته وی فقط در دو هفته ساخته شده است ، اما افزود که حزب کارگر مانیفست خود را تقویت و تقویت می کند و به ویژه بر مسکن تمرکز دارد. اشاره به افزایش عرضه مسکن اجتماعی و مقابله با “ناامنی” بخش اجاره با خوشحالی فراوان روبرو شد. دوم تعهد وی برای ایجاد نوع جدیدی از سیاست که مردم عادی را درگیر یک دور بی پایان فعالیت می کند. آقای كوربین استدلال كرد كه سیاست نباید به عنوان یك “فرآیند مکانیكی” كه تحت سلطه نخبگان است در نظر گرفته شود. این یک جنبش مردمی است که به مردم فرصت می دهد هویت خود را در عمل جمعی کشف کنند و به اندازه اسناد سیاست ، در آثار هنری خود را نشان دهد. آقای کوربین گفت: “به حزب کارگر خوش آمدید” ، جوانانی را که در ماه های اخیر با چنین تعداد عضو حزب کارگر پیوسته اند ، جدا کرد. “به خانواده کارگر خوش آمدید. به انجمن کارگران خوش آمدید “.
آقای کوربین را بخاطر محبوبیت مجدد سیاست تبریک می گویم: حزب کارگر نه تنها طی دو سال گذشته عضویت خود را به 500000 نفر افزایش داده بلکه سیاست های انگلیس را بر روی مشکلات ساختاری عظیم مانند نابرابری نسلی و بحران مسکن متمرکز کرده است. اما نمی توانم از اشتیاق او برای شیطان پرستی دشمنانش و اقدام جمعی عاشقانه نگران شوم. قرن 20 بسیاری از رهبران را دیده است که جهان را به خیر و شر تقسیم کرده و مردم را به سرکوب منافع خود در مبارزه جمعی ترغیب کرده اند. برخی از افراد ثروتمند مطمئناً در تعمیر بازارها به نفع خود یا پر کردن دهان خود از نقره مانند خوک رفتار کرده اند. اما ذوق و شوق آقای کوربین در شیطان پرستی از کسی که در آن طرف است شیطان است.
با ترک جشن عاشقانه ، دو فعال زن را شنیدم که به نظر می رسید بیست سال دارند با یکدیگر چت می کنند. یکی از آنها گفت: “این مانند رفتن به یک کنسرت است … این مانند دیدن گروه مورد علاقه خود است”. “من حتی تصویری از او گرفتم”. دیگری گزارش داد که لورا کوئنزبرگ مجبور به ترک شده است. “او همان کیف دستی BBC است … او یک توری سرسخت است”. شور و شوق بسیار خوب است – اما در صورتی که به معنای رفتار با یک رهبر سیاسی مانند یک ستاره پاپ باشد یا اینکه از یک خبرنگار زن بسیار حرفه ای در انجام کار خود جلوگیری شده باشد.