جمهوریخواهان حق دارند که بودجه فدرال یک شوخی است

آاگرچه نه دیگر ترکیب دو کلمه‌ای ممکن است چنان چشم‌ها را برانگیزد و ذهن‌ها را سرگردان کند، تاریخ آمریکا را می‌توان به‌عنوان مبارزه‌ای بر سر فرآیند بودجه‌اش درک کرد. پس از آنکه مجالس استعماری اختیارات فرمانداران را برای مالیات و هزینه محدود کردند، پارلمان با تصویب قانون تمبر برای مالیات بر مستعمرات، پاسخ داد – و همه می‌دانند که مشکلی که منجر به آن شد.

به این داستان گوش کن
از صدا و پادکست بیشتر لذت ببرید iOS یا اندروید.

مرورگر شما پشتیبانی نمی کند

پس از اعلامیه استقلال، اساسنامه کنفدراسیون به هر ایالت حق وتو بر استقراض فدرال داد، اعتبار آمریکا را محکوم کرد و رشد آن را متوقف کرد. حتی توماس جفرسون، آن بلای دولت بزرگ، مشکل را دید. در حالی که به عنوان وزیر فرانسه خدمت می کرد، در سال 1788 به جیمز مدیسون نوشت که آمریکا باید ثابت کند که می توان برای پرداخت بدهی هایش به آن اعتماد کرد. او نوشت: «وجود ملتی که اعتباری ندارد، همیشه متزلزل است. جفرسون از قانون اساسی، با اختیارات فدرال افزایش یافته آن، تا حدی برای افزایش شهرت آمریکا به عنوان وام گیرنده حمایت کرد.

سپس الکساندر همیلتون او را متقاعد کرد که جلوتر برود. همیلتون به عنوان اولین وزیر خزانه داری، خواستار تجمیع بدهی های ایالت ها و اعمال تعرفه های جدید برای پرداخت آنها شد. او در سال 1790 به کنگره گفت، بدهی آمریکا “بهای آزادی بود” و اعتبار ملی سالم “فردی و رفاه کل شهروندان” را افزایش خواهد داد. یا، همانطور که آواتار او بیش از دو قرن بعد روی صحنه «جفرسون» را تشویق می‌کرد، اعتبار خوب «ادرارآور مالی بود/چطور متوجه نشدی؟»

در آن سنت بزرگ، هرچند با عظمت چشم‌اندازی کمتر مشهود، بود که کوین مک کارتی، رئیس مجلس نمایندگان، در اول فوریه از کاخ سفید دیدن کرد تا با جو بایدن، رئیس‌جمهور جو بایدن بر سر بودجه بحث کند. حتی تخیل غنی مانند لین-مانوئل میراندا ممکن است برای ایجاد یک نبرد رپ حماسی از این مسابقه تلاش کند. (نمونه گیری از اظهارات عمومی آنها – بایدن: آخرین مردی که رئیس جمهور شد/ بدهی را 25 درصد افزایش داد. مک کارتی: (داب زدن) چه زمانی می‌خواهید بازی کنید/من قرار نیست به همان روش حرکت کنم!)

و با این حال، همانطور که آقای میراندا ممکن است بگوید، تاریخ چشمانش را به آنها دوخته است: اعتبار آمریکا در تعادل است. آقای مک کارتی تحت فشار گروه دیوانه خود، خواستار کاهش در ازای افزایش سقف بدهی، یعنی محدودیت برای استقراض فدرال است. این بن‌بست باعث می‌شود طبقه فدرال خسته واشنگتن چشمانش را بچرخاند، همانطور که از رویارویی‌های گذشته این کار را آموخته است، در حالی که – همچنین هر بار این کار را انجام می‌دهد – به عنوان یک طلسم نگهبانی زمزمه می‌کند که این بار ممکن است متفاوت باشد. با توجه به تسلط ضعیف آقای مک کارتی بر اکثریت، ممکن است چنین باشد.

این دعواهای سقف بدهی در احمقانه ترین حالت حکومت آمریکاست. به عنوان دستاوردهایی در نفاق و خودباختگی، نمی توان آنها را شکست داد. زمانی که جمهوری‌خواهان کنترل یکپارچه دولت را تحت رهبری دونالد ترامپ داشتند، آزادانه سقف و به همراه آن بدهی را بالا بردند، در حالی که دموکرات‌ها با همه تقوای خود اکنون از سقف بدهی نیز برای اهرم استفاده کرده‌اند. در مورد خودشکستگی: آخرین باری که یک مجلس جمهوری خواه چنین حاشیه ای را دنبال کرد، رئیس جمهور البته یک دموکرات (باراک اوباما) بود و نتیجه آن جهش در نرخ ها بود که شاید نیم میلیارد دلار به بدهی اضافه کرد.

این بن‌بست‌های اپیزودیک نیز آشکارا هستند زیرا فرسایش اساسی حاکمیت را آشکار می‌کنند. جمهوری خواهانی که پایشان را می کوبند یک نکته دارند. فرآیند بودجه، اگر برای پاسخگویی به معنای هر یک از کلمات خوانده شود، هر دو را به سخره می گیرد. در حالی که در طول سال‌ها، شاخه‌های دولت اختیارات را بر بودجه‌بندی مبادله می‌کردند، کسی همیشه آن را جدی می‌گرفت. این قرن، با توجه به بدهی بهتولید ناخالص ملی این نسبت تقریباً سه برابر شده و به 98 درصد رسیده است. بدهی عمومی 24 تریلیون دلار است و 7 درصد از هزینه های فدرال – حدود 400 میلیارد دلار در سال – صرف خدمات رسانی به آن می شود. پس از دهه‌ها تورم پایین، افزایش نرخ‌ها به آمریکایی‌ها یادآوری کرده است که چگونه بدهی‌ها می‌توانند خطرناک شوند.

طبق قانون، آقای بایدن قرار است بودجه خود را در اولین دوشنبه ماه فوریه ارائه کند، اما او برای سومین سال، این بار، طبق گزارش ها، یک ماه مهلت را از دست خواهد داد. این دولت خوبی نیست. کنگره همچنین تعهدات قانونی خود را برای حسابرسی برای پول مردم نادیده می گیرد. در سال 2022، زمانی که دموکرات‌ها مجلس نمایندگان و سنا را کنترل می‌کردند، هیچ یک از کمیته‌های بودجه به خود زحمت تهیه پیش‌نویس قطعنامه بودجه را به خود ندادند که هدف آن چارچوب‌بندی دیدگاه کنگره از درآمد و هزینه بود. در پایان، چند قانونگذار در اتاقی که این اتفاقات رخ می دهد ناپدید شدند و با یک اسکناس 4155 صفحه ای به ارزش 1.7 تریلیون دلار ظاهر شدند. کنگره آن را به شدت مورد انتقاد قرار داد و رئیس جمهور بایدن درست به موقع آن را امضا کرد تا از تعطیلی دیگر دولت جلوگیری کند.

ممکن است جای امیدواری باشد که دو دوره جدی در مورد بودجه ریزی در 30 سال گذشته زمانی رخ داد که یک رئیس جمهور دموکرات با مجلس جمهوری خواه روبرو شد: در دوره آقای اوباما و در زمان بیل کلینتون. لکسینگتون در سال 1998 در کاخ سفید حضور داشت، زمانی که کلینتون برای اولین بار از سال 1969 اعلام کرد که بودجه به زودی متعادل خواهد شد.

دور انداختن تیرشان

اگر جورج دبلیو بوش تصمیم می گرفت در میان همبستگی پس از حملات 11 سپتامبر به جای کاهش مالیات ها در هنگام جنگ در عراق، مالیات ها را افزایش دهد، سخت است که برای آمریکا که ممکن بود چنین می شد سوگواری نکرد. سپس بحران مالی جهانی و کاهش مالیات حتی بی‌معناتر ترامپ و به دنبال آن بحران کووید آمد.

هر دو حزب آموخته اند که با تجمل در قطبی شدن، می توانند نادیده بگیرند که حکومت مستلزم اعتماد و سازش است. جمهوری‌خواهان می‌توانند مالیات خود را کاهش دهند، دموکرات‌ها می‌توانند هزینه‌های خود را داشته باشند، و می‌توانند یکدیگر را به خاطر بدهی‌ها سرزنش کنند. مایا مک گینیاس، که یک مبارزه تنها از کمیته بودجه فدرال مسئول، یک سازمان غیرانتفاعی، به راه انداخته است، می گوید: «همه ما این دیدگاه را از دست داده ایم که بودجه نقطه شروع کاری است که دولت انجام می دهد. “این در مورد مقابله با مبادلات است.”

همانطور که همیلتون به کنگره گفت، “ایالات، مانند افرادی که تعهدات خود را رعایت می کنند، مورد احترام و اعتماد هستند: در حالی که سرنوشت آنها برعکس است که رفتار مخالف را دنبال می کنند.” خواه افراط گرایان یا بدخواهان سقف بدهی را این بار زیر پا بگذارند یا نه، قانونگذاران آمریکا به هشدار او توجهی ندارند.

از لکسینگتون، ستون نویس ما در مورد سیاست آمریکا بیشتر بخوانید:
آنچه ادوارد هاپر دید (26 ژانویه)
جورج سانتوس نماینده کنگره ای است که آمریکا شایسته آن است (17 ژانویه)
چگونه رپرها جنبش دونالد ترامپ را تقویت می کنند (12 ژانویه)

با چک و تراز، خبرنامه هفتگی مختص مشترکین ما، که وضعیت دموکراسی آمریکا و مسائلی را که برای رأی دهندگان مهم است بررسی می کند، در صدر سیاست آمریکا باشید.