“آزادی” جدیدترین فوتبال سیاسی آمریکاست

Dدموکراتیک و جمهوری خواهان بر سر اینکه کدام حزب مدافع واقعی آزادی در زندگی آمریکایی است با هم رقابت می کنند، اما ادعای هر دوی آنها گل آلود شده است. آنچه که بحث واقعاً روشن می‌کند این است که احزاب تا چه اندازه از دهه‌ها اجماع در مورد آزادی در زندگی اقتصادی و اجتماعی آمریکا دور شده‌اند، بدون اینکه هنوز مشخص کنند، اگر بدانند به کجا می‌روند.

به این داستان گوش کن
از صدا و پادکست بیشتر لذت ببرید iOS یا اندروید.

مرورگر شما پشتیبانی نمی کند

جمهوری خواهان به عنوان شاهدی بر تعهد خود به آزادی، از حقوق اسلحه عقب نشینی می کنند، در حالی که دموکرات ها به حقوق سقط جنین اشاره می کنند. اما دعواهای آنها بر سر چگونگی آموزش تاریخ، مردم از چه کلماتی و رفتارها و سرمایه‌گذاری‌هایی که دولت باید از صنعت بخواهد، نشان می‌دهد که نگرانی فزاینده در مورد نحوه استفاده آمریکایی‌ها از آزادی‌های خود و تمایل جدید و مشترک برای تزریق دولت به این انتخاب‌ها آشکار می‌شود.

هیچ مدعی سرسخت یا گیج کننده تر از ران دیسانتیس، فرماندار جمهوری خواه فلوریدا و نامزد احتمالی ریاست جمهوری برای ردای قهرمان آزادی وجود ندارد. او بودجه جدید خود را “چارچوبی برای آزادی” می نامد. این بودجه موفق به «اول آزادی» شد. اگر کسی موضوع را از دست داده باشد، کتاب آینده او «شجاعت برای آزاد بودن» است.

اما حتی محافظه‌کارانی که با آقای دیسانتیس همدل هستند، در برابر کردن نام تجاری او با برنامه‌ای که شامل تقویت کنترل دولت بر مدارس محلی و جایگزینی قضاوت شرکت‌ها در مورد نحوه خدمات رسانی به مشتریانشان است، مشکل دارند. او قانونی را امضا کرد که محدودیت‌ها را در مورد موادی که معلمان می‌توانند استفاده کنند را تشدید می‌کرد، از شرکت‌های کشتی‌های کروز از ملزم کردن مسافران به واکسینه شدن جلوگیری می‌کرد و به دنبال کنترل جدید دولت بر دیزنی بود، زیرا او با استفاده از سخنرانی آن مخالف بود. هر چه از سیاست ها بسازید، به عنوان چارچوبی برای آزادی که آنها به آن فشار می آورند.

گاوین نیوسام، فرماندار دموکرات کالیفرنیا، خانه خود را به دلیل تعهد به حقوق سقط جنین و آزادی کودکان برای دریافت درمان های پزشکی «تأیید کننده جنسیت»، «یک ایالت آزادی واقعی» می نامد. اما محیط نظارتی شدید کالیفرنیا آن را به رقابتی ناخوشایند برای عنوان تبدیل می کند.

مایکل سندل، فیلسوف سیاسی در دانشگاه هاروارد، در پیام‌های متناقض دو طرف، نه چیز جدیدی در سیاست آمریکا، بلکه توقف بازگشت چیزهای قدیمی را می‌شنود. هر دو به سمت یک هدف مدنی بزرگ‌تر اشاره می‌کنند، اما شرایط گفتمان عمومی ضعیف شده است، و مدتی است که وجود دارد، و بنابراین زبانی که آن‌ها به آن دست می‌یابند به آسانی آرزوهای مدنی را که می‌خواهند بیان کنند، نشان نمی‌دهد. ” او می گوید. یک راه دیگر برای توصیف آنچه که آنها به روش های مختلف به آن دست می یابند، سیاست خیر عمومی است.

در سال 1996، آقای سندل در کتاب “نارضایتی دموکراسی” دونالد ترامپ را پیش بینی کرد. او با نوشتن اینکه آمریکایی‌ها می‌ترسیدند کنترل زندگی‌شان را از دست بدهند و جوامعشان در حال فروپاشی است، نسبت به واکنش «کسانی که ابهامات را کنار می‌زنند، مرزها را تقویت می‌کنند، تمایز بین خودی‌ها و خارجی‌ها را سخت‌تر می‌کنند و به سیاست قول می‌دهند که «ما را پس بگیرد» هشدار داد. فرهنگ و کشور ما را پس بگیرید». (او اخیراً یک نسخه جدید برای بازگو کردن آنچه در ادامه آمده است آورده است.)

آقای سندل آسیب‌پذیری در دموکراسی آمریکایی را در افزایش آنچه که او «جمهوری رویه‌ای» می‌خواند، پس از نیو دیل می‌داند. آمریکایی ها با پذیرش ایده آزادی که خواستار حکومتی بود که آزادی شهروندان را برای دستیابی به اهداف خود به حداکثر می رساند و اقتصادی که مصرف را متوقف می کرد، با قدرت متمرکز صلح کردند. دولت رشد اقتصادی ایجاد می‌کند و آمریکایی‌ها درباره نحوه توزیع آن بحث می‌کنند، اما سیاستمداران از سؤال درباره ارزش‌های افراد یا تصورات زندگی خوب دوری می‌کنند. در یکی از نشانه‌های این تغییر، دادگاه عالی در سال 1943 دولت‌های محلی را از وادار کردن دانش‌آموزان مدارس به ادای احترام به پرچم ممانعت کرد.

این ایده از رابطه دولت با آزادی چنان به فرضیه اصلی سیاست آمریکا تبدیل شده است که به نظر می رسد همیشه وجود داشته است. در طول 70 سال گذشته، نگرانی‌ها در مورد اخلاقیات آمریکایی‌ها به استانی از بین رفته بنیادگرایان مذهبی تبدیل شد، در حالی که سوسیالیست‌ها و شبه‌نظامیان که به دنبال هلیکوپترهای سیاه بودند، بیشترین نگرانی را در مورد جهانی شدن انجام دادند.

با این حال، از بنیانگذاران تا تدی روزولت و وودرو ویلسون، رهبران درگیر این بودند که چگونه شهروندانی با فضیلت خلق کنند که بتوانند خودگردانی کنند. آنها آن را جوهره آزادی می دانستند. حتی الکساندر همیلتون، آن رسول رشد، فکر می کرد که اقتصاد باید در خدمت اهداف سیاسی باشد، نه برعکس.

آزاده که من و من باشیم

از زمانی که آقای ترامپ چارچوب سیاسی آمریکا را در دست گرفت و آن را تکان داد، این ایده ها دوباره شروع به ظهور کردند. چه آنها متوجه شوند یا نه، این سنت قدیمی همان چیزی است که رهبران از آقای دیسانتیس گرفته تا جو بایدن وقتی از آزادی صحبت می کنند، اغلب در مورد آن صحبت می کنند. آقای بایدن در سخنرانی اخیر خود در اتحادیه، نه تنها بر ایجاد مشاغل خوب برای ارج نهادن به “شأن کار” تاکید کرد، بلکه بر اطمینان از این که برای یافتن آنها جوانان مجبور به ترک جوامع خود نباشند، تاکید کرد. دیدگاه بنیانگذاران، از خودگردانی. آقای دیسانتیس همچنین دیدگاهی ابزاری به رشد دارد. او گفته است که او از سرمایه گذاری آزاد حمایت می کند، اما فقط “به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدف”.

دعوا بر سر چگونگی آموزش تاریخ آمریکا، در نهایت، نبردی است بر سر چگونگی القای فضیلت. همینطور دعوا بر سر این که آمریکایی ها از چه کلماتی استفاده کنند. سارا هاکبی سندرز، فرماندار آرکانزاس، در ارائه پاسخ جمهوری خواهان به وضعیت اتحادیه بایدن، خود را مدافع آزادی بیان معرفی کرد در حالی که به خود می بالید که «اصطلاح تحقیرآمیز LatinX در دولت ما» را ممنوع کرده است. این یک تناقض شرم آور در تعریف آزادی بیان است که به نظر می رسید او در ذهن داشت. با این حال به یک ایده قدیمی تر در مورد زمینه سازی آزادی اشاره می کند.

مانند خانم هاکبی سندرز، سیاستمداران هر دو حزب کلماتی را در مورد آزادی بیان می کنند که دیگر اصلاً معنایشان را ندارند، در حالی که به تعاریف جدیدی اشاره می کنند که هنوز به منسجمی نرسیده است. در سمت راست و چپ، ایده قدیمی آزادی آمریکا در تلاش است تا دوباره متولد شود.

تصحیح (24 فوریه 2023): نسخه اصلی این مقاله در نقل قول مایکل سندل اشتباه کوچکی داشت. متاسف

از لکسینگتون، ستون نویس ما در مورد سیاست آمریکا بیشتر بخوانید:
تاریخ ممکن است هنوز ریاست جمهوری جو بایدن را تحول آفرین ارزیابی کند (8 فوریه)
جمهوریخواهان حق دارند که بودجه فدرال یک شوخی است (2 فوریه)
آنچه ادوارد هاپر دید (26 ژانویه)

با چک و تراز، خبرنامه هفتگی مختص مشترکین ما، که وضعیت دموکراسی آمریکا و مسائلی را که برای رأی دهندگان مهم است بررسی می کند، در صدر سیاست آمریکا باشید.