بخشی از هنر سیاست مدیریت بحران است: خجالت کشیدن و دیگر داستان های ناخوشایند از بین می رود. اما در طول هفته گذشته ، دیوید کامرون – که آنتن های آن اغلب به اندازه بهترین های آنها تیز به نظر می رسد – به نوعی موفق به انجام خلاف آن شده است. او یک داستان عابر پیاده راجع به امور مالی شخصی خود به یک رسوایی پیچیده تبدیل کرده است.
چطور؟ درز نامه های پاناما نشان داد که پدر فقید نخست وزیر ، ایان ، چیزی به نام صندوق اعتماد واحد دارد که به موجب آن گروهی از مردم پول خود را جمع می کنند (با خرید سهام یا واحدهای کل بچه گربه) و از آن برای سرمایه گذاری استفاده می کنند در انواع اوراق بهادار ، باعث گسترش خطر می شود. ادغام این شرکت در خارج از کشور ، در ابتدا در پاناما ، ظاهراً بیشتر به دلیل راحتی اداری و نه اغفال مالیات بوده است: کامرون ها مالیات انگلیس را از درآمد خود از آن پرداخت می کردند. میلیون ها بریتانیایی از طریق صندوق های بازنشستگی که در صندوق های تامینی مستعد ابتلا به چنین شیوه هایی سرمایه گذاری می کنند ، از ترتیبات مشابهی استفاده می کنند ، البته غیرمستقیم. هیچ چیز ظاهر نشده باشد که خانواده نخست وزیر هیچ قانونی را نقض کنند.
آقای کامرون که نگران حریم خصوصی خانواده اش بود و مایل بود پدرش را در پوشش پاناما در کنار کلاهبرداران و اربابان مواد مخدر نشان ندهد ، با اصرار بر اینکه باید به عنوان یک موضوع خصوصی رفتار شود ، ماجرا را از کنترل او فرار داد. بنابراین داونینگ استریت روزنامه نگاران را سنگسار کرد. و این تصور را ایجاد کرد که او چیزی برای پنهان کردن دارد ، باعث دامن زدن به حدس و گمانه زنی ها و تاخیر در اعطای امتیاز – احتمالاً اجتناب ناپذیر – چند روزه خود می شود که وی سهمی در صندوق “بلایمور” داشته و آن را قبل از نخست وزیری فروخته است. این تأخیر باعث ایجاد چرخه ای شد: هر افشاگری باعث جنجال های جدید خشم (برخی ظاهراً بیشتر ناشی از ثروت بسیار قابل توجه او بود تا جزئیات خاص ترتیب مالی) و س questionsالات جدید درباره پول خانواده اش.
این موضوع امروز مشخص شد ، هنگامی که نخست وزیر نخست وزیر با انتشار اظهارنامه مالیاتی خود از سال 2009 تا 2015 اعلام کرد که مادرش پس از مرگ پدرش در سال 2010 ، 200 هزار پوند به او هدیه داده است ، برای متعادل کردن ثروت دوم در میان چهار فرزندش. این اقدامی مقرون به صرفه بود. همانطور که جولیون موگام ، وكیل دادگستری مالیات متذكر شده است ، مبالغ و آستانه مورد بحث به گونه ای است كه اگر یان كامرون میراث “متعادل” را مستقیماً به فرزندان خود می داد ، خانواده مجبور بودند یك پیمان مالیات بر ارث بپردازند. این عمل ، مانند سرمایه گذاری در واحد اعتماد ، قابل توجه نیست و شامل هیچ قانون شکنی نیست. به عبارت دیگر کامرون ها به سیگنال های ارسالی توسط سیستم مالیاتی پاسخ عادی می دادند. هرکسی که نتیجه را حساب کند بی انصافی است – و کاملاً معتبر است که استدلال کند تغییر کارایی مالیات به دور از درآمد و رسیدن به ثروت و ارث برحق شایسته است – در واقع به جای مری کامرون و شوهر فقیدش ، گوشت گوساله با سیستم دارد.
با این وجود در صحنه سیاسی ، چنین تفاوت های ظریف اندک به حساب می آیند. در حالی که دیوید کامرون هفته اول جلسه پارلمان پس از تعطیلات عید پاک را آغاز می کند – او فردا در جمع نمایندگان حاضر می شود تا نحوه تحقیق در مورد افشای مقالات پاناما را نشان دهد – او قبل از نخست وزیری خواستار افشای اطلاعات و س questionsالات بیشتر در مورد درآمد و دارایی خود است. . جرمی کوربین ، رهبر کارگر ، از همه وزرای کابینه خواسته است تا اظهارات مالیاتی خود را منتشر کنند. جورج آزبورن تحت فشار خاصی است. در اسکاتلند ، جایی که مبارزات انتخاباتی مجلس به اوج خود نزدیک می شود ، سیاستمداران ارشد برای انتشار اظهارنامه های مالیاتی خود به شدت در حال سقوط هستند.
جایی که این جنگ پیشنهادات شفافیت به پایان می رسد بستگی به چگونگی توسعه چرخه اخبار در این هفته دارد. ماجرا باید سرانجام منفجر شود ، مخصوصاً اگر مخالفان نخست وزیر در نهایت هیچ خلافی برای سنجاق کردن وی نداشته باشند ، همانطور که به نظر می رسد. اما این ممکن است آغاز یک جو تازه نفوذی باشد که در آن به نظر می رسد رای دهندگان حق دارند همه چیز را در مورد خمیر قانونگذاران خود بدانند. هنوز بحث در مورد مثبت بودن (تمیز کردن سیاست و دادن قدرت بیشتر به رای دهندگان) یا منفی بودن (تصویب یک پیش فرض بدگویی از کار نادرست و در نتیجه کنار گذاشتن سیاستمداران احتمالی) باید انجام شود.
با این وجود ، رویدادها تا به امروز یادآور دو چیز بوده اند. اولین مورد این است که احساس ضد استقرار ، در میان حداقل فعالان سیاسی (پذیرفته شده یک هشدار بزرگ) ، در حال افزایش است. در مواقعی دیگر ، ممکن است واکنش متناوب آقای کامرون به ماجرای پدرش پایان ماجرا باشد. با این وجود امروز توسط رقیبان نخست وزیر در سمت چپ ، در حزب کارگر و راست ، در جناح یورو اسکپتیک حزب محافظه کار ، که وفاداری باقیمانده به نخست وزیر برای پیروزی در انتخابات سال گذشته تخلیه شد ، در هفته های گذشته مبارزات انتخاباتی خود را در حمایت از اتحادیه اروپا انجام داد.
مورد دوم اینکه آقای کامرون در تمام مهارتهای سیاسی خود دارای نقاط ضعف واقعی است. در ماه های پس از انتخابات سال گذشته سهام نخست وزیر بالاتر از حد واقعی افزایش یافت. او یک نخست وزیر بسیار با استعداد است ، (تا زمانی که خلاف آن ثابت شود) مردی شایسته است و احساس منطقی و اعتبار را با عملیاتی کارآمد و کارآمد بیش از هر سیاستمدار انگلیسی از زمان تونی بلر ترکیب می کند. با وجود درام درباره کاهش مزایای معلولیت در ماه گذشته و عدم مدیریت صحیح بحران فولاد در هفته های اخیر ، واکنش داونینگ استریت به مقالات پاناما – آهسته ، غیرتصوری و خسته کننده – یک حقیقت مهم را به تصویر کشید. آقای کامرون بسیار فراتر از پسر مجذوب و تخیل منتقدان خود است ، اما او از نقاط کور ، لغزش قضاوت و تعصب تأیید رنج می برد. این به هیچ وجه اولین باری نیست که وی کنترل خبری را از دست می دهد یا اجازه می دهد وفاداری شخصی تصمیمات سیاسی منطقی را محو کند. او از راه دور آنقدرها که منتقدانش ادعا می کنند یک سیاستمدار بد نیست. اما همچنین او به اندازه ستایشگرانش یک رهبر سیاسی بی عیب و نقص نیست.