یکی از قدرتمندترین اتحادیه های کارگری انگلیس همچنان به سمت چپ چپ هدایت می شود
دفتر Bagehot
پیشگام تغییر شکل بنیاد انگلیس عادت پاداش دادن به شکست است: اوضاع را به هم ریخته ، تبلیغ کنید. همه پرسی Brexit یک مطالعه موردی به ویژه ننگ آور را در این مورد ارائه داد. ریم بطور مکرر توسط Leave خارج از فکر و مانور رفتار شد: بدون شک نیروی مغزی در کجا قرار دارد. اما رهبران این افتخار به درستی مورد افتخار قرار گرفتند: CBE برای ویل استراو ، رهبر Stronger In (و پسر وزیر خارجه سابق انگلیس ، جک استراو) ، شوالیه کریگ الیور و اد لولین ، افراد برجسته دیوید کامرون در خیابان داونینگ. “برندگان” مهمترین نبرد سیاسی در تاریخ معاصر انگلیس بیشتر اکنون در حاشیه زندگی انگلیس قرار دارند. داگلاس کارسول ، که به اندازه هر کس دیگری برای ایجاد Brexit تلاش کرد ، تصمیم گرفته است که در این انتخابات به کرسی Clacton خود اعتراض نکند. “بازندگان” در شبدر هستند. ادوارد لولین ، که به اندازه هر کس مسئولیت شکست را به دوش می کشد ، سفیر انگلیس در فرانسه است و به عنوان بارون لولین از شیب در مجلس اعیان می نشیند (من یک مایل دورتر از شیب زندگی می کنم و هرگز در هیچ کارکرد محلی به او برخورد نکرده ام) .
نهاد چپ به همان اندازه که محافظه کار محافظه کار است مستعد پاداش دادن به شکست است. آلن راسبریدگر ، سردبیر گاردین از 1995 تا 2015 ، اقتصاد روزنامه را با مدل تجاری غیرمتعارف خود در زمینه افزایش هزینه ها و در عین حال دادن چیزهای زیادی برای هیچ چیز ، در شرایطی که ممکن است مودبانه “دشواری” نامیده شود ، ترک کرد. وی اکنون رئیس دانشکده آکسفورد (لیدی مارگارت هال) و رئیس موسسه مطالعات روزنامه نگاری رویترز در آکسفورد است. اما حتی با توجه به معیارهای بارون لولین و آقای راسبریدگر ، انتخاب مجدد آقای مک کلاسکی به ریاست اتحادیه وحدت آور یک شوک آور بود.
یونایت یک غول اتحادیه صنفی است که بیش از یک میلیون عضو دارد و در طیف وسیعی از صنایع از خدمات مالی تا کار مراقبت علاقه مند است. این حزب همچنین یک کارگزار قدرت حزب کارگر است ، بودجه ای را در اختیار حزب قرار می دهد ، آرا on مربوط به کمیته اجرایی ملی را کنترل می کند و ریشه های اصلی آن را آبیاری می کند. سنت این حزب به عنوان اتحاد بین یک حزب پارلمانی و یک جنبش اتحادیه ای در خالص ترین شکل خود در Unite نشان داده شده است.
انتخابات اخیر رهبری یونایت نزدیکترین چیز به یک مسابقه واقعی بود که اتحادیه طی سالهای گذشته داشته است: آقای مک کلاسیکی (در تصویر) ، که برای یک دوره سوم نامزد شده بود ، از سوی جرارد کوین ، میانه رو ، با یک چالش شدید روبرو شد. آقای كوین تمام تلاش خود را برای درگیر كردن اعضای مردمی انجام داد اما در نهایت بی تفاوتی و افراط گرایی غالب شد: آقای McCluskey با 59،067 رای به 53،544 رای آقای كوین با مشاركت بیش از 12٪ پیروز شد. شایان ذکر است که یونایت در آخرین روز مبارزات انتخاباتی آقای کوین را از عضویت معلق کرد و وظایف وی را به عنوان دبیر منطقه ای West Midland از او سلب کرد. آقای مک کلاسیکی اکنون با کسب تنها 6٪ از آرا possible ممکن ، همچنان یک اتحادیه صنفی و کارگزار قدرت حزب کارگر است. Unite اکنون در حال تحقیق از آقای Coyne برای گناهان هنوز مشخص نشده است. کیر هاردی تحت تأثیر قرار نمی گرفت.
پیروزی ناچیز مک کلوسکی برای چپ انگلیس یک فاجعه است: این اتحادیه را به پنج سال دیگر رهبری ناکارآمد محکوم می کند و در عین حال شانس آقای کوربین را برای دستیابی به رهبری حزب کارگر پس از شکست در انتخابات عمومی به طور قابل توجهی افزایش می دهد. همچنین این یک فاجعه برای اصل کلی عدالت طبیعی است. آقای مک کلاسیکی چیزی جز شکست ارائه نکرده است. وی برای رهبری حزب کارگر به جای دیوید میلیبند از اد میلیبند حمایت کرد: بدون مداخله او کارگران در انتخابات 2015 پیروز می شدند و انگلیس از همه پرسی در امان بود. وی برای جانشینی اد میلیبند از جرمی کوربین حمایت کرد و وقتی به نظر می رسید ممکن است حس غالب باشد او را در سمت خود نگه داشت. باز هم بدون رهبری ناخوشایند آقای مک کلاسکی نتیجه همه پرسی متفاوت بود. در حالی که اتحادیه اتحادیه وی زیر نظر او پژمرده بود: از انتخابات گذشته نیم میلیون عضویت کاهش یافته است و یونایت موقعیت خود را به عنوان بزرگترین اتحادیه صنفی انگلیس به یونیسون از دست داده است.
آقای مک کلاسکی موجودی از یک جناح چپ چپ در داخل چپ است ، انگلی که با فرو ریختن جنبش اتحادیه های کارگری و حزب کارگر چاق شده است. رئیس ستاد وی ، اندرو موری ، یک چپ تندرو ، رهبر جنبش Stop the War است که اعتراض خود را نسبت به همه جنگ ها به جز مواردی که ولادیمیر پوتین درگیر آن باشد ، و دوست نزدیک Seumas Milne ، مدیر استراتژی آقای Corbyn و ارتباطات تاریخچه اخیر این جناح یک مطالعه موردی در ورود به موفقیت است: رهبران ضعیفی را نصب کنید که بتوانید آنها را دستکاری کنید. آرا internal داخلی را تا حد ممکن پایین نگه دارید. از هر فرصتی برای پیشبرد برنامه چپ چپ استفاده کنید. و یک سری قوانین را برای خود و دیگری را برای بقیه اعمال کنید. طبق گفته گیدو فاکس ، یک وبلاگ نویس ، آقای مک کلاسکی و متحدانش ، از جمله آقای میلن ، در Boot و Flogger جشن گرفتند ، نواری که شامپاین با بطری 51 پوند شروع می شود.
محکوم کردن حزب کارگر به مخالفت همیشگی در حالی که حزب محافظه کار هوا را ایجاد می کند ؛ تحویل قدرت به یک دسته چپ چپ که ونزوئلا را به عنوان یک مدل اجتماعی بهتر از سوئد می داند. حفظ قدرت بر اساس کمتر از 15٪ آرا members اعضای شما: این یک رکورد بسیار ناخوشایند است. اما بزرگترین اتهام آقای مک کلاسکی این است که وی خیانت کرده است به آنچه که بدون شک “مردم عادی طبقه کارگر” نامیده می شود دقیقاً در زمانی که آن افراد طبقه کارگر عادی به نمایندگی هوشمند و خیالی احتیاج دارند و شایسته آن هستند.
سرمایه داری جهانی در حال حاضر دوره ادغام نگران کننده ای را پشت سر می گذارد: ابرشرکت ها قدرت خود را در قلب اقتصاد جهانی تحکیم می کنند ، رقابت را کاهش می دهند ، در برابر دولت های انعطاف پذیر به سر می برند و با اشتیاق از گول مالیات و شیرینی مالی استفاده می کنند. (برای هرکسی که به این تعمیمات گسترده شک دارد ، من آنها را به طور جزئی در گزارش ویژه خود درباره ظهور شرکت های فوق العاده و رفتارهای بعضا مشکوک آنها مستند کرده ام).
این در حالی اتفاق می افتد که نوآوری فناوری و هوش مصنوعی بازار کار را در مقیاسی مختل می کند که از زمان انقلاب صنعتی تاکنون ندیده ایم: مشاغل خدماتی مورد استفاده قرار می گیرند و مشاغل در معرض همان سرنوشتی قرار می گیرند که لودیت ها این به جنبش اتحادیه های کارگری فرصتی می دهد تا برای دوره جدیدی خود را دوباره اختراع کند. این می تواند ادعا کند که توازن قدرت جهانی به طرز خطرناکی به نفع یک الیگارشی جدید تغییر می کند. می تواند ادعا کند که طبقات متوسط در شرف کشف هستند که اشتراکات آنها با طبقه کارگر بیش از تصورشان است. این می تواند ادعا کند که با توجه به تغییرات گسترده فن آوری ، برنامه های بازنشستگی ، قوانین کار و روابط صنعتی باید مورد بازنگری قرار گیرند – و افرادی که کار خود را برای امرار معاش می فروشند باید در چنین بازاندیشی مشارکت کنند.
آقای مک کلاسیکی هیچ یک از این کارها را انجام نداده است. مشکل او فقط این نیست که او ابزار یک دسته چپ چپ است. این است که او در بالای یک جنبش صنفی نشسته است که در بخش عمومی کوچکتر ، پیرتر و متمرکزتر می شود ، و یک جنبش اتحادیه کارگری ، علاوه بر این ، هیچ حرفی برای گفتن در مورد نیروهای اقتصادی عمیقی که در حال تغییر شکل دادن سرمایه داری جهانی هستند ، ندارد.