در این هفته اوضاع آنطور که برای ستون نویس انگلیسی ما به نظر می رسد نیست
دفتر Bagehot
اولین باری که با معترضانی که لباس راهبه پوشیده بودند روبرو شدم زمانی که در سالهای 1984-5 در منطقه خلیج سانفرانسیسکو زندگی می کردم. خواهر مری بوم بوم و خواهران همکارش با رضایت همیشگی در صحنه شکوفایی اعتراض حضور داشتند. این هفته با شخص دیگری روبرو شدم که به حضور ژاکوب ریس-موگ در برابر جمعیت فروش 2300 نفری در پالادیوم لندن معترض بود. این “راهبه” خاص یک زن بود ، نه یک مرد مانند خواهران آمریکایی. اما نگرانی های او همان بود – اینکه جناح راست متمایل به سلب حقوق شهروندی همجنسگرایان و زنان و بازگرداندن یک جامعه ستمگر مردسالار است. من این را می دانم زیرا او به من بدون هیچ تعلقی به من گفت.
طاغوت راهبه های معترض دو خط فکری (متناقض) در ذهن من ایجاد کرد. اولین مورد این بود که ، علی رغم علاقه اش به همه چیز انگلیسی ، از جمله کت و شلوارهای دو نژاد Saville Row ، آقای Rees-Mogg شخصیتی نسبتاً آمریکایی است. او اعتقاد عدم استیضاح به سرمایه داری بازار آزاد را با اعتقادی به همان اندازه ناپذیرنده به اخلاق سنتی ترکیب می کند. در حالی که اکثر تاچری های انگلیس مانند لیز تروس ، دبیر ارشد خزانه داری ، تأکید می کنند که آنها هر دو لیبرال اقتصادی و اجتماعی هستند ، آقای ریس-موگ هنگامی که صحبت از ازدواج و سقط جنین می کند ، مانند اعضای اکثریت اخلاقی آمریکا به نظر می رسد. وی همچنین در حال وارد کردن سیاستهای بریتانیا است که باعث موفقیت نیوت گینگریچ در دهه 1990 در ایالات متحده شده است: تمایل به رهبری یک حزب در درون حزب. دانش آنچه رسانه ها را به هیجان می آورد (تبدیل شدن خود به “شخصیت” اکنون ، افسوس ، بخشی از بازی سیاسی است) ؛ و مهمتر از همه ، استعدادی برای پاک کردن قوانین غیر رسمی بازی در پی دید ایدئولوژیک شما است. این دو مرد حتی طعم نسخه های عجیب و غریب تاریخ را دارند.
فکر دوم این بود که علاقه و اشتیاق آقای ریس-موگ به اخلاق سنتی بیش از یک آمریکایی برای یک سیاستمدار انگلیسی مشکل ساز است. وقتی او از سوابق خود به عنوان یک کارآفرین مالی دفاع کرد ، تماشاگران تشویق کردند. وی شرکت خود ، سامرست سرمایه ، را در زیرزمین خانه خود تأسیس کرد و اکنون 7 میلیارد دلار تحت مدیریت است. این واقعیت که برخی از فعالیت های خود را در جزایر کیمن مستقر می کند ، مخاطبان حامی Brexit را یک لحظه نگران نکرد. وقتی Fraser Nelson ، میزبان این رویداد ، او را در مورد حق سقط جنجال کرد بسیار بی صدا بودند. در مورد این حساس ترین موضوعات ممکن است افکار عمومی آمریکا تقسیم شده باشد ، اما بریتانیایی ها با اکثریت طرف “راهبه” معترض هستند.
****
در حال حاضر در فضای انگلیس فضای سیاسی بسیار دیوانه وار است که سیاستمداران خطر ایجاد اخبار جعلی را برخلاف میل خود دارند. صبح روز بیست و پنجم فوریه ، در گوشه ای از مجلس عوام ، هیلاری بن یک جلسه خلاصه ای درباره وضعیت Brexit به گروهی از ما ارائه داد. هنگام خروج از ساختمان با دوربین های چشمک زن و روزنامه نگاران درگیر روبرو شد. معلوم شد که گروه مستقل تازه تاسیس مستقل نمایندگان مجلس – تیگرها – جلسه افتتاحیه ای را در ساختمان برگزار می کردند و روزنامه نگاران در جستجوی محافظت های تازه بودند. آقای بن یکی از اعضای اشراف کارگری است: فرزند تونی بن و به طور قابل توجهی یکی از رهبران جناح میانه رو نمایندگان حزب کارگر است که با وارث ایدئولوژیک پدرش ، جرمی کوربین در حال نبرد است. دفع بنی بن یک لحظه بزرگ در تاریخ کار بود. اما علیرغم دعای روزنامه نگاران جمع شده ، این اتفاق نیفتاد.
****
من آنقدر خوش شانس بودم که وقتی در آمریکا زندگی کردم کمی با جان وایتهد آشنا شدم. وایتهد مظهر استقرار قدیمی WASP آمریکایی بود که برای چندین دهه کشور را با چنین موفقیتی اداره کرد. او هنگامی که گلدمن ساکس بود هنوز مسئولیت همکاری را داشت و به عنوان معاون وزیر خارجه در زمان رونالد ریگان خدمت می کرد. مرگ آندره پروین در این هفته من را به یاد یک داستان خوب می اندازد که وایتهد یک بار علیه خودش گفته بود. با پرواز از نیویورک به لندن در کنکورد ، خود را در کنار مردی دید که به عنوان پروین انتخاب کرد. او به “پروین” گفت كه ماندن در كنار او چه افتخاری است و چقدر از نسخه های مختلف خود از بتهوون ، برامس ، هولست و غیره لذت می برد. فقط هنگام فرود آمدن به نیویورک ، پرووین به او اطلاع داد که او در واقع پل مک کارتنی است.
***
یکی از بسیاری از هزینه های پنهان Brexit این است که وزیران بی کفایت در شغل خود نگهداری می شوند ، در شرایط عادی ، آنها با تهمت اخراج می شدند. کریس گریلینگ آنقدر بی کفایت است که در سراسر جهان به عنوان “شکست خورده” گریلینگ شناخته می شود. در این هفته مردی که مسئول سیستم حمل و نقل کشور است موفق شد از طریق لابی اشتباه قدم بگذارد انگار که به چپ یا راست بپیچد فقط جزئیات بی ربط است. اما نمی توان وی را برکنار کرد زیرا او یکی از برکسیترهای برجسته است – یکی از اولین وزرای کابینه که به دیوید کامرون گفت که قصد دارد برای Brexit کارزار انتخاب کند – و بنابراین توسط فالانژ 100 نفری نمایندگان طرفدار Brexit محافظت می شود ( یک فالانژ که اتفاقاً شامل یک کلاهبردار سریال دیگری است ، Iain Duncan-Smith).
حزب Tory مطمئناً هزینه های سنگینی را برای محافظت از افراد نااهل مانند آقای Grayling پرداخت خواهد کرد. حزب کارگر می تواند مقدار معینی از بی لیاقتی را بپردازد ، زیرا مردم بیش از عملکرد خود ، حزب را بر اساس اهداف قضاوت می کنند. حزب محافظه کار بیش از آرمان گرایی بیشتر به عملکرد اختصاص دارد. در انتخابات بعدی (که ممکن است خیلی زودتر از آنچه بیشتر مردم فکر می کنند) حزب کارگر باید طرفداران خود را با برش های مقوایی غول پیکر آقای گریلینگ صادر کند و به آنها دستور دهد در اطراف هر ایستگاه کشور رژه بروند. این فقط می تواند به اندازه کافی آرا را جابجا کند تا جرمی کوربین را در خیابان داونینگ قرار دهد.
***
با توجه به دردسرهای Brexit ، تهدید به جنگ بین هند و پاکستان و رسوایی های ترامپ ، در حال حاضر هیچ چیز برای افسردگی کم نیست. اما باید اعتراف کنم که به ویژه با اظهارات اخیر درباره وضعیت مطالعه دانشگاهی تاریخ توسط Max Boot در واشنگتن پست. آقای بوت اشاره می کند که تعداد مدارک تحصیلات تکمیلی اعطا شده در تاریخ از 34642 در سال 2008 به 24266 در سال 2017 کاهش یافته است. امروز تنها 2٪ از دانشجویان کارشناسی ارشد و 1٪ زنان در رشته های اصلی تاریخ در مقایسه با بیش از 6٪ و تقریبا 5٪ در اواخر دهه 1960 او تقصیر را دو عامل می داند: اول ، عقب نشینی از حوزه عمومی در بحث های علمی باطنی و دوم ، وسواس فزاینده درباره “تاریخ فرهنگی ، اجتماعی و جنسیتی” و وسواس نزدیک به تاریخ گروه های حاشیه رانده و تحت ستم.
متذکر می شوم که در انگلیس نیز اتفاق مشابهی رخ می دهد. از 8-1786 تا 17-2016 کاهش 11.6٪ دانشجویانی که در دانشگاه های انگلیس “مطالعات تاریخی و فلسفی” می گذرانند و 21.3٪ دانشجویانی که مدرک زبان دارند ، یک قطعه تاریخی قوی دارند. آقای بوت پاسخ سخت گیرانه ای نسبت به سختگیری های خود در مورد “تاریخ فرهنگی ، اجتماعی و جنسیتی” جلب کرد ، اما من مطمئن هستم که توضیحات وی به همان اندازه که در مورد انگلیس اعمال می شود ، در مورد انگلیس نیز صدق می کند. تمرکز بر گروههای حاشیه ای و مطالعات “فرهنگی” یک اصلاح ارزشمند برای تاریخ سنتی بود که تقریباً به طور کامل بر اعمال مردان سفیدپوست ، به ویژه سیاستمداران مرد سفیدپوست متمرکز بود. اما در بسیاری از بخشهای تاریخ “حاشیه” به مرکزیت تبدیل شده و یک اصلاحیه به یک ارتدوکسی تبدیل شده است: امروز شما می توانید یک دوره تاریخ را گذرانید و در مورد خرافات رایج فراوان بیاموزید و هیچ چیز در مورد توسعه دولت مشروطه نیز یاد نگیرید. این امر نه تنها برای بسیاری از دانشجویان گمراه کننده است. همچنین اشک آنها را خسته کننده می کند. اساتید سالخورده دوست دارند فکر کنند که آنها با سخنرانی های خود در مورد جادوگری و بقیه در حال گشودن زمینه های جدید هستند. اما در واقع آنها فقط هیجانات جوانان خود را ، از دهه های گذشته ، به مخاطبی تحمیل کرده اند که علاقه بیشتری به درک این مسئله دارد که چرا لیبرال دموکراسی در زمین به چنین مشکلی دچار شده است تا اینکه چرا دهقانان قبلاً چیزهای عجیب و غریب را باور داشتند. رهنمود “دین و زوال جادو” کیت توماس در سال 1971 ، قبل از تولد دانش آموزان امروز منتشر شد.
این روزها بحث های زیادی در مورد “استعمارزدایی برنامه درسی” وجود دارد. من فکر می کنم یکی از راه های احیای مطالعات تاریخی انجام یک نوع متفاوت از استعمارزدایی است – آزاد کردن برنامه درسی تاریخ از مغزهای پفکی وسواس فوکو و فانون که کنترل آن را در نسل قبلی به دست گرفتند و دوباره شروع به تمرکز بر روی س thatالات بزرگی کردند که یک بار در قلب برنامه درسی: چگونه می توان با تنظیمات قانون اساسی قدرت را مهار کرد؟ رشته های بزرگ روایی که تاریخ انگلیس را تعریف می کند کدامند؟ افراد خارق العاده چه نقشی در شکل گیری وقایع داشته اند؟ تمام آنچه که در مد تاریخنگاری ظاهراً جدید است ، قدیمی شده و هرچه قدیمی است دوباره هیجان انگیز شده است.