استعفای معاون نخست وزیر بهانه ای برای تغییر کابینه مورد نیاز است
دفتر Bagehot
در آخرین سوالات نخست وزیر سال ، در 20 دسامبر ، دامیان گرین با وفاداری در سمت راست ترزا می نشست و در تمام لحظات مناسب حمایت خود را جلب کرد. بعداً در همان روز خانم می او را مجبور به استعفا از شغل خود به عنوان اولین وزیر دولت کرد ، که در واقع وی را به معاون نخست وزیری انگلیس تبدیل کرده بود.
یک تحقیق در دفتر هیئت دولت نشان داد که آقای گرین وقتی ادعا کرد که هیچ اطلاعی از مواد پورنوگرافی کشف شده در رایانه مجلس خود توسط پلیس تحقیق در مورد نشت دولت در سال 2008 نداشته ، دروغ گفته است. (آقای گرین همچنان اظهار داشت که وی بارگیری یا مشاهده نکرده است) این مواد ، هیچ یک از آنها غیرقانونی نبوده است ، اما او اذعان می کند که در اوایل سال جاری وقتی گفت که نمی داند پلیس چنین ماده ای را کشف کرده است ، او اشتباه قلم زده است.) تحقیقات دفتر کابینه همچنین نشان داد که ادعاهای مربوط به رفتارهای نامناسب جنسی نسبت به یک توری کیت مالتبی ، فعال و روزنامه نگار ، “قابل قبول” بود.
آقای گرین سومین وزیر کابینه است که در کمتر از دو ماه شغل خود را از دست داد. سر مایکل فالون ، وزیر دفاع ، در تاریخ 1 نوامبر به دلیل سوisc رفتار جنسی و پریتی پاتل ، وزیر توسعه بین المللی ، در 8 نوامبر به دلیل تلاش های خود برای ایجاد سیاست خارجی مستقل با اسرائیل استعفا دادند. اما استعفای آقای گرین برای خانم می بسیار احساساتی است. وی نزدیکترین و قدیمی ترین دوست نخست وزیر در سیاست است. او معاصر در دانشگاه آکسفورد بود ، جایی که همسرش ، آلیشیا ، شریک آموزشی خانم می بود. وی هنگامی که دو نزدیکترین مشاور وی ، فیونا هیل و نیکلاس تیموتی ، پس از برکناری انتخابات در ماه ژوئن برکنار شدند ، کارهای زیادی برای پر کردن خلا left دولت او انجام داد. وی همچنین یکی از ستونهای توروییسم “مترقی” یوروفیل است: وی یکی از اعضای بسیار مهم حزب حزب توری و یکی از اعضای برجسته Bright Blue است که یک گروه تحت فشار اصلاح طلب است که خانم مالتبی نیز در آن فعال بود.
از بعضی جهات آقای گرین یک سیاستمدار دسته دوم دسته دوم ، منطقی و قابل اعتماد بود اما هرگز مردی نبود که بتواند هوا را بسازد. او دوست داشت خودش را به عنوان تجسم محکم عقل سلیم طبقه متوسط معرفی کند ، و این ممکن است یکی از دلایل خوب بودن او با خانم می باشد. وی همچنین در ریختن روغن بر روی آبهای آشفته تخصص داشت. اما از راه های دیگر او جالب تر بود. او در یک مجلس شورای در جنوب ولز بزرگ شد و با این وجود موفق به کسب مقام در کالج Balliol ، آکسفورد شد. او با ضخامت و ضعف در جناح چپ حزب محافظه کار باقی ماند و حتی فکر ترک حزب در اوایل دهه 1980 برای سوسیال دموکرات های جدا شده را داشت ، زیرا نگران بود که مارگارت تاچر کشور را از هم بپاشد. این ستون نویس ، گرچه چند سال جوانتر از آقای گرین است ، اما به یاد می آورد که او را در اتاق مشترک جونیور کالج Balliol دیده بود و تقریباً شبیه همان چیزی بود که امروز ، عضوی از نژاد عجیب سیاستمداران است که ویلیام هیگ کهن الگوی آنها است ، وارد دانشگاه شوید و کاملاً مه شکن تشکیل شود.
یکی از موارد عجیب و غریب زندگی آقای گرین این بود که ، علی رغم تعهد دیرینه خود به اصلاحات توری ، او هرگز با دیوید کامرون و مدرنیست های توری در اطراف خود رابطه زناشویی نداشت. آقای گرین آنها را بسیار زرق و برق دار می دانست و او را کمی خسته کننده می دانستند. در عوض او اتحادی نزدیک با دیوید دیویس ، منتقد برجسته کامرون و اکنون دبیر Brexit تشکیل داد. (آقای دیویس حتی قول داده استعفا دهد اگر آقای گرین مجبور به استعفا شود ، اما قول خود را نداده است.) صعود خانم می به مقام عالی در سال گذشته نه تنها به معنای یک اتفاق دوم غیرمنتظره برای سیاستمداری بود که فکر می کرد او به اندازه او همیشه می رفت. این همچنین به معنای فرصتی بود برای ابداع مجدد مترقی گرایی Tory ، که ناشی از دست و پا چلفتی مد روز کامرون در ناتینگ هیل است. به ویژه ، آقای گرین سخت تلاش کرد تا غریزه های یک ملت Tory خانم می را به سمت چپ ، به سمت اصلاحات اجتماعی فراگیر خم کند ، در حالی که بسیاری از اطراف او سعی داشتند آنها را به سمت راست ، به سمت ناسیونالیسم تهاجمی سوق دهند.
اخراج آقای گرین بر مشکلات خانم می افزود. وی برای جلوگیری از برهم زدن تعادل ظریف سیاسی در کابینه ، لازم است یک بقایقی را به جای او منصوب کند. او همچنین باید یک دست ایمن دیگر پیدا کند که بتواند دعواهای کابینت را صاف کند. اما تأثیر عزیمت آقای گرین بیش از آنچه انتظار می رفت بی صدا خواهد بود. اگر کمی بعد از کنفرانس ناخوشایند حزب محافظه کار در ماه اکتبر اتفاق می افتاد ، ممکن بود نخست وزیر را سرنگون کند. اما خانم می اکنون وضعیت قدرتمندتری نسبت به مدتی که دارد به دلیل تصور اینکه با Brexit در حال پیشرفت است ، قرار دارد. دهکده وست مینستر مدتی است که منتظر سقوط آقای گرین است. چه زمانی ، در سالانه تماشاگر شام “پارلمان سال” ماه گذشته ، خبر استعفای سر مایکل منتشر شد ، یک ستاره در حال ظهور توری به این خبرنگار مراجعه کرد و با درجه خاصی از خوشحالی ، “بعدی دامیان” را تلفظ کرد. خروج سر مایکل ، به دلیل عبور از یک روزنامه نگار زن (که تهدید کرد با مشت محکم به او ضربه می زند اما سپس او را می بخشد) ، نوار را چنان کم کرده بود که رفتار آقای گرین مجبور به پاک کردن آن بود. و آقای گرین به وضوح برای مدتی از مشکلات شخصی خود منحرف شده بود: به عنوان مثال ، او به سختی یک کار عالی در زمینه هموار سازی روابط با حزب اتحادیه دموکراتیک انجام داده است ، که دولت را پشتیبانی می کند.
استعفای وی فرصتی را برای خانم می فراهم می کند تا کابینه خود را دوباره بسازد. غرایز محتاطانه او به او می گویند که تغییر کاربری را به حداقل ممکن کاهش دهد – بالاخره شغل آقای سبز “وزیر اول” یک کار اختراعی است و سایر مشاغل وی مانند وزیر دفتر کابینه و رئیس کمیته های مختلف می تواند در اطراف پراکنده شود. اما معقولتر است که یک مسئله را به فرصت تبدیل کنیم. بوریس جانسون به وضوح مشغول ایجاد یک هش از شغل خود به عنوان وزیر خارجه است. خانم می باید او را به سمت نقشی سوق دهد که شخصیت شاداب وی به جای داشتن یک بدهی – شاید دبیر تجارت – یک دارایی باشد و وزارت امور خارجه را در دست امن تری قرار دهد. او همچنین باید تبلیغات نسل بعدی طایفه های در حال ظهور را تسریع کند (به مقاله مراجعه کنید).
نخست وزیر همچنین باید از این فرصت استفاده کند و کاری در مورد پلیس انجام دهد. شکی نیست که آقای گرین با توجه به رفتار خود باید استعفا می داد. اما رفتار پلیس متروپولیتن شرم آور است. پورنوگرافی در رایانه آقای گرین در یورش بسیار جنجالی پلیس به دفتر پارلمانی وی ، تقریباً یک دهه پیش کشف شد. با این حال دو افسر بازنشسته پلیس ، باب کوئیک و نیل لوئیس ، علناً در مورد کشف خود در این سال صحبت کردند ، علیرغم این واقعیت که آنها “وظیفه محرمانه بودن” را در مورد هر ماده ای که هنگام انجام کار خود مشاهده کردند ، دارند. آقای گرین برای رفتار خود بهایی پرداخته است. اکنون زمان بررسی رفتار آقایان کوئیک و لوئیس است.