اساپراهای اوپ باید به طور نامحدود اجرا شود و بنابراین هرگز به نتیجه رضایت بخش نمی رسد. همینطور آخرین اپیزود یک سریال تلویزیونی طولانی مدت واشنگتن – درام تقریباً دوسالانه آن با محدودیت بدهی – که به سمت یک پایان قابل پیش بینی کوتاه مدت پیش می رود. جمهوری خواهان کنگره با تهدید جهان به یک نکول مستقل و فاجعه مالی برای دستیابی به اهداف خود، امتیازات متوسطی را از رئیس جمهور جو بایدن دریافت کردند و توافق کردند که در نهایت، آمریکا باید به تعهدات خود عمل کند. دو طرف قراردادی را برای افزایش سقف بدهی دولت منعقد کردند که به دولت اجازه میدهد استقراض پول را از سر بگیرد و از آرماگدون حداقل برای 18 ماه آینده جلوگیری کند. رهبران جمهوری خواه این توافق را که به عنوان قانون مسئولیت مالی شناخته می شود، یک پیروزی تاریخی برای احتیاط بودجه نامیده اند. در واقع هیچ کاری برای مقابله با منابع اصلی بی مسئولیتی مالی آمریکا انجام نمی دهد.
این درام فعلی هنوز به طور کامل انجام نشده است. در 31 می، زمانی که مجلس نمایندگان با اختلاف 314 رای موافق در برابر 117 رای موافق را تصویب کرد، این توافق سختترین مانع خود را برطرف کرد. اکنون به سنا منتقل میشود، که باید این لایحه را تا 5 ژوئن تصویب کند، تاریخی که وزارت خزانهداری به آن هشدار داده است ممکن است این لایحه را تصویب کند. پول نقد تمام شود چند سناتور محافظهکار تهدید به تاخیر در رویه کردهاند، اما در نهایت به نظر میرسد که تصویب آن مطمئن باشد. هم چاک شومر، رهبر اکثریت دموکرات در سنا و هم میچ مک کانل، رهبر اقلیت جمهوری خواه، به شدت از این توافق حمایت کرده اند. حمایت در مجلس نمایندگان تقریباً به اندازه هر چیز دیگری در واشنگتن بود، با حمایت دو سوم جمهوریخواهان و چهار پنجم دموکراتها.
خلاصه سرفصل معامله چشمگیر به نظر می رسد. دفتر بودجه کنگره، که یک امتیازدهی بی طرف است، محاسبه می کند که در یک دهه آینده حدود 1.3 تریلیون دلار هزینه را کاهش می دهد. وقتی کاهش ها به جای میلیاردها تریلیون ها اندازه گیری می شوند، بنا به تعریف، بزرگ هستند. مشکل اینجاست که هزینه های فدرال به ده ها تریلیون می رسد: CBO انتظار می رود حدود 80 تریلیون دلار هزینه در دهه آینده داشته باشد. علاوه بر این، برآوردهای آن از معامله بدهی بسیار خوش بینانه است. توافقات جانبی بین کاخ سفید و کوین مک کارتی، رئیس جمهوری خواه مجلس، کاهش ها را کاهش خواهد داد. دونالد اشنایدر، کارشناس بودجه، فکر می کند که حسابداری خلاق به تنهایی می تواند بیش از 90 میلیارد دلار از کاهش هزینه ها را کاهش دهد. و مهمتر از همه، محدودیت های هزینه فقط در سال های 2024 و 2025 قابل اجرا است.
بنابراین، افزایش تأثیر اقتصادی کامل این توافق به نتایج ناچیز اشاره می کند. مایکل فرولی از بانک جی پی مورگان تخمین می زند که هزینه های فدرال را حدود 0.2 درصد کاهش می دهد. تولید ناخالص ملی سال آینده نسبت به CBOخط پایه قبلی این بسیار کمتر از کاهش 0.7 درصدی در سال 2011 پس از بن بست سقف بدهی در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما است. خبر خوشایند آقای بایدن این است که نزولی کاهش ها احتمالاً به ندرت قابل توجه است. مارک زندی از Moody’s Analytics، یکی از زیرمجموعههای آژانس رتبهبندی اعتبار، بر این باور است که این کاهش نرخ بیکاری ممکن است تنها 0.1 درصد در سال آینده نرخ بیکاری را افزایش دهد. نتیجه ای که کمتر مورد استقبال قرار می گیرد این است که کاهش هزینه ها کمک چندانی به مهار تورم بالا نخواهد کرد.
یک معامله ضعیف بینهایت بر عدم توافق ترجیح داده میشود، که ممکن است باعث سقوط در بازارهای جهانی شود. با این وجود، تضاد بین بازی پرمخاطره مرغ سقف بدهی و وضوح گیج کننده آن نامتجانس است. مسیر مالی آمریکا همچنان نگران کننده است. در 26 مه، صندوق بین المللی پول آخرین کسی بود که زنگ خطر را در مورد وضعیت مالی کشور به صدا درآورد. بدهی فدرال که توسط سرمایه گذاران داخلی و خارجی نگهداری می شود به حدود 93 درصد رسیده است تولید ناخالص ملی، تقریباً سه برابر سطح خود در آستانه بحران مالی جهانی 2007-2009. تا پایان این دهه، دولت آمریکا در مسیری قرار دارد که سالانه بیش از هزینه دفاع ملی برای پرداخت بهره هزینه کند.
دو بخش از بودجه آمریکا برای رفع مشکلات مالی آن بسیار حیاتی است. اولین مورد، هزینه های استحقاقی آن است – به ویژه، مستمری های دولتی و بیمه درمانی برای سالمندان. این هزینهها در حال حاضر تقریباً دو سوم هزینههای فدرال را تشکیل میدهند و قرار است با افزایش سن جمعیت، گسترش پیدا کنند. دیگری درآمدهای مالیاتی است که دولت آمریکا به میزان قابل توجهی کمتر از آن سهم می گیرد تولید ناخالص ملی نسبت به سایر کشورهای پردرآمد دیگر. با این حال، هر دوی این عناصر به طور کامل در مذاکرات سقف بدهی غایب بودند: دموکراتها نگران پیامدهای انتخاباتی درخواست مالیاتهای بیشتر هستند، در حالی که جمهوریخواهان از تلاش برای کاهش هزینههای استحقاقی بیم دارند. با توافق هر دو طرف برای افزایش بودجه دفاعی، نتیجه این است که کاهش هزینهها به طور کامل بر برنامههای «غیر دفاعی اختیاری» متمرکز میشود که تنها حدود 15 درصد از بودجه را تشکیل میدهند. کاهشهایی که هنوز حذف نشدهاند، به پارکهای ملی، مدارس، مراقبتهای بهداشتی و غیره ضربه خواهند زد.
شاید برخی از خوبی ها هنوز از شکست حاصل شود. آقای مک کارتی خواستار تشکیل یک کمیسیون دوحزبی شده است تا چگونگی رفع مشکلات مالی کشور را بیابد – ایده ای که باعث نارضایتی ها شده است. برایان ریدل از موسسه منهتن، یک اندیشکده محافظه کار در نیویورک، کمتر نادیده گرفته می شود. او میگوید: «کمیسیونها میتوانند مفید باشند اگر هر دو طرف واقعاً متعهد به دستیابی به یک نتیجه باشند به جای اینکه فقط یک جعبه را علامت بزنند. در همین حال، آقای بایدن پیشنهاد کرده است که ممکن است یک چالش حقوقی را که مدتها از سوی دموکراتهای مترقی ترغیب میشد، برای آزمایش اینکه آیا سقف بدهی طبق قانون اساسی است، آغاز کند.
یک خیالپرداز تقریباً میتواند آیندهای را تصور کند که در آن این دو تلاش در کنار هم قرار گیرند: کمیسیون مالی به اصلاحات بودجهای جدی منجر میشود، در حالی که یک پرونده حقوقی موفق آمریکا را از دیوانگی سقف بدهی مترونومیک خود رها میکند. با این حال، به زودی، واقعیتهای سیاسی خشن در چنین احساسی رخنه خواهد کرد. توافق جدید برای افزایش سقف استقراض آمریکا تا اوایل سال 2025 اجرا می شود و در آن زمان قسمت بعدی سریال درام سقف بدهی آن به طور قطع شروع می شود. ■